سارینا فرشته زیبای ما

مادر بودن سخت ترین و پر مشقت ترین کار دنیاست ،که تا آخر عمر هم بازنشستگی ندارد!وتنها حقوقی که بابت آن طلب میکند،اندکی عشق است،مادرم تو را عاشقانه دوست دارم و با تمام وجودم به تو عشق می ورزم  و بابت تمام زحماتی که تا به حال برایم کشیدی از تو ممنونم! ...تقدیم به  همه ی مادران عزیز ... ...

خوشگل و ناز مامانی تو این ماه دستشو به هر جایی میگیره و بلند  میشه و بعدش هم با پاهای کوچولوش چندتا قدم برمیداره! امروزم همش دستش تو دهنش بود که نگاه کردم دیدم دوتا دندون زیبای دیگه تو فک بالات نیش زده،در حال حاضر شش تا دندون زیبا داری(دندان نیش جانبی در بالا راست و چپ)!دیگه کامل معنی نه رو میفهمی وقتی بهت میگیم به چایی دست نزن اوفه سریع گوش میدی و میری کنار!الهی من قربون دختر عاقلم برم...وقتی هم  میخوایم جایی بریم یاد گرفتی بای بای میکنی،بابا و دد رو که قبلاً میگفتی ،جدیداً به منم میگی مام ،از پله آشپزخونه  مادر جون اینا هم یاد گرفتی بالا  و پایین میری!کلاًاین روزها خیلی باهوش تر از قبل شدی همه حرفای مارو میفهمی بهت میگ...

اینم یکی از عروسکای بچگی خاله مریمه که عزیز دل مامانی با وجود عروسکای فراوون خودش عاشق اون شده و دیروز از خونه مادر جون آوردش،انقدر دوستش داره که موقع شیر خوردن هم میگیرش بغلش و بهش میگم سارینا  نی نی رو بوس کن،دهنشو میزاره باز و زبونشو میزنه تو صورتش !و در نهایت امروزاینجوری  باهاش خوابش برد! سارینای قشنگم !عاشقانه هایم تمامی ندارند،وقتی تو بهترین اتفاق زندگیم هستی... ...

سارینای قشنگم!برای رسیدن به آرزویت ،دستانم به آسمان جاری و سبزه دلم را به نیت تو و آرزوهایت،هرچه که هست گره می زنم! امسال ما و مادر جون اینا وخانواده خاله معصوم(خاله مامانی) رفتیم بیجن آباد تو باغ خاله معصوم ، که خیلی خیلی بهمون خوش گذشت!از ظهر ساعت 11رفتیم و ناهار اونجا بودیم و بعداز ظهر هم آش رشته درست کردیم،تو هم حسابی تو طبیعت و هوای آزاد ذوق میکردی !دختر قشنگم انشاا..همیشه شاد باشی و لبت خندون.... ...

سلام دختر قشنگم !با خوبی ها و بدی ها،هر آنچه که بود برگی دیگر از دفتر روزگار ورق خورد ،برگ دیگری از درخت زمان بر زمین افتاد،سالی دیگر گذشت!امیدوارم روزهایت بهاری و بهارت جاودانه باشد!سارینای قشنگم من وبابایی امسال بهار زیباتری رو آغاز کردیم ،آخه تو هم  در کنارمون حضور داشتی!امیدوارم تو هم 120 بهار دیگه رو در کنار ما تجربه کنی... امسال سال بز بود ،سال تحویل هم روز شنبه ساعت 2 بامداد بود که جنابعالی خواب تشریف داشتید! نوروز پیام آور مهر است که مرا وامیدارد، تنها به خاطر تو دوست داشتن را یاد بگیرم!   ...

سارینای عزیزم عیدت مبارک!انشاا... سال خوبی داشته باشی ! عزیز دلم در شکفتن جشن نوروز برایت در همه ی سال سرسبزی جاودان و شادی،اندیشه ای پویا و آزادی و برخورداری از همه ی نعمتهای خدادادی را آرزومندم!شب عید هم خونه مادر جون بودیم که خیلی بهمون خوش گذشت و مادر جون عزیز مثل همیشه مارو شرمنده کردن ،دستشون درد نکنه انشاا.. سالیان سال سایشون بالای سر ما باشه و خدا بهشون سلامتی بده!راستی عزیز دلم تو شب عید یهویی چهار دست و پا رفتن رو شروع کردی،الهی من قربون دختر خوشگل و باهوشم برم.... اینم سارینا و بابایی و در آخر هم سارینا و بابایی و آقا جون مهربون ...

سارینای قشنگم همزمان با ماهگرد نهمت یعنی 11ام اسفند ماه به همراه آقا جون مهربون رفتیم گوشتو سوراخ کردیم،تا بتونیم گوشواره های خوشگلتو گوشت کنیم و دختر نازم ،نازتر بشه!وای عزیزم انقدر ناز شدی که هروقت چشمم به گوشهات می افته کلی ذوق میکنم و قربون صدقه ات میرم،الهی مامان فدات بشه دختر دوست داشتنیم!همون روزی که گوشتو سوراخ کردیم متوجه دوتادندون زیبا تو لثه بالات شدم انشاا... مبارکت باشه خوشگلم(دندان نیش مرکزی در بالا راست و چپ).... !تا گوشی و کنترل رو میبینی میزاری در گوشتو الو میکنی،دیگه کامل بابا  و دد  رو میگی...دیگه برات بگم دستتو به لبه تخت یا مبلها میگیری و سرپا می ایستی،تا  یه چیزی که دوست داری  رو بهت میدیم یا آهنگ ب...

فهم کودک از کلمات و معنای آن ها در ماه دهم بیشتر می شود. شما چند ماه است که برای او موقعیت تقلید صدا را فراهم کرده اید، حالا زمان آن رسیده که بگذارید معنای هر کلمه را نیز به طور حقیقی درک کند. زبان یکی از آن مواردی است که پیشرفت در آن از کودکی به کودک دیگر متفاوت است. برخی از کودکان در دو سالگی سخنوران ماهری می شوند، در حالی که بقیه ممکن است تا مدت ها نتوانند یک جمله کامل بگویند. وقتی یک کودک تمام تلاشش را می کند که حرف بزند و نمی تواند ممکن است از فرط عصبانیت جیغ و داد راه بیندازد. در چنین حالتی با او همدردی کنید و وادارش نکنید چیزی را که می خواسته بگوید باز هم تکرار کند، فعلا کمی به او فرصت دهید. تمرینات زیر در فهم زبان و کار...

بازی برای افزایش هوش و خلاقیت از 9 تا 12 ماهگی   بازی اول : بابا و مامان و عمو یادگار تحقیقات نشان می دهد : یک رابطه ی عاطفی قوی با تحت تاثیر قرار دادن سیستم های بیولوژیکی کودک ،اضطراب را کاهش می دهد . _در این بازی وانمود کنید میخواهید کودکتان را زمین بی اندازید اعتماد او به شما بر هر ترسی در او غلبه خواهد کرد و او از این شور و هیجان لذت خواهد برد. نوع بازی : *کودکتان را رو به خود روی پاهایتان بنشانید و همین طور که زانوهایتان را بالا و پایین می کنید ،شعر زیر را برایش بخوانید: «مامان و بابا و عمو یادگار، رفتن با اسب دریا کنار. بابا افتاد ، مامان افتاد، ...